Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-24@18:13:15 GMT

مولود پربرکتی که تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۸۸۵۴۲

به گونه‌ای که حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی‌اکبر رستمی، دانش‌آموخته مقطع دکترای علوم قرآن و حدیث و استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در گفت‌وگو با خبرنگار قدس و در بیان برخی از ابعاد و پیام‌های زندگی نهمین پیشوای راستین شیعیان معتقد است پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دهه مبارکه فجر، نمونه و جلوه‌ای از پیروی و تأسی نهضت اسلامی ملت ایران به این پیام زندگانی گهربارحضرت امام جواد(ع) یعنی خسته و ناامید نشدن در برابر تهدیدها و دسیسه‌های دشمنان و تبدیل آن‌ها به فرصت‌هاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

در ابتدا بفرمایید زندگانی امام جواد(ع) از چه ابعاد و جنبه‌هایی حائز اهمیت است؟
رهبر معظم انقلاب که یک کارشناس، فقیه، مجتهد و یک استاد خبره و کم‌نظیر در زمینه امام‌شناسی و سیره‌شناسی و زندگی حضرات معصومین(ع) و سنت و سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به شمار می‌روند، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و انتظارات از نیروهای انقلاب و پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که بارها در سخنان و منویات خودشان بیان کرده‌اند، تبدیل تهدیدها، خطرات و توطئه‌های دشمنان نظام اسلامی به فرصت‌هاست. همین موضوع در زندگانی همه ائمه اطهار(ع) و در زمینه موضوع گفت‌وگوی ما یعنی زندگانی امام جواد(ع) به صورت برجسته مورد توجه آن امام بزرگوار بوده است.

لطفاً به برخی از این توطئه‌ها، دسیسه‌ها و تهدیدهای دشمنان در مقابل حقانیت حضرت امام جوادالائمه(ع) و عملکرد و چگونگی مواجهه امام نهم(ع) در تبدیل این تهدیدها به فرصت‌ها اشاره کنید.
مأمون عباسی، خلیفه‌ای بسیار زیرک، باهوش، موقعیت‌شناس و به اصطلاح سیاستمدار در بین خلفای عباسی به شمار می‌رود. یکی از انواع توطئه‌ها، دسیسه‌ها و تهدیدهای وی و اطرافیانش ابراز ارادت و مودت ظاهری و فریبانه (و نه قلبی، حقیقی و واقعی) با رعایت ظواهر کار به خاندان رسالت، امامت و ولایت از جمله به امام رضا(ع) و فرزندش امام جواد(ع) بود، ولی در اصل موضوع آنان با تزویر، نفاق، دورویی و در عین حال با عوام‌فریبی، ظاهرسازی و پنهان کردن نیات پلید، خبیث و شوم خود، به انواع دسیسه‌ها و توطئه‌ها برای خدشه وارد کردن به مقام عصمت و طهارت و جایگاه امامت و ولایت حضرت امام رضا(ع) و فرزندش حضرت جواد الائمه(ع) دست می‌زدند. مأمون عباسی و خلیفه پس از آن در انظار و در نزد مردم به ویژه در نزد شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، مقام و حرمت حضرت جوادالائمه(ع) را به ظاهر و برای عوام‌فریبی حفظ می‌کردند. موضوع ایجاد ایراد و شک و شبهه در به امامت رسیدن امام جواد(ع) در سن و سال کم و خردسالی یعنی در سن حدود ۸سالگی، یکی از موضوعات مورد هجمه مأمون عباسی و دیگر دشمنان بود که می‌خواستند از این موضوع به نفع خود و به ضرر دستگاه مقدس امامت و ولایت، سوءاستفاده کنند و از این طریق به حقانیت و مقام امامت و ولایت حضرت امام جواد(ع) ضربه بزنند. تلاش مأمون عباسی برای فراهم کردن موضوع ازدواج و به زوجیت درآوردن دخترش یعنی ام‌الفضل با امام جواد(ع) به منظور مشروعیت بخشیدن به حکومت ظالمانه خود، ادعای کسب شرافت و فضیلت از این وصلت با خاندان امامت و ولایت، استفاده از این ازدواج برای انتساب خود و خانواده‌اش با دودمان رسالت و اهل بیت(ع) و خاندان رسول اکرم(ص) و گماردن جاسوس خانگی در منزل امام جواد(ع) از طریق این ازدواج، از دیگر توطئه‌ها و دسیسه‌های خاندان عباسی به شمار می‌رود.
برگزاری جلسات مناظره و مباحثه علمی با امام جواد(ع) با حضور علما و دانشمندان علوم مختلف در آن زمان از جمله یحیی بن اکثم و بیان پرسش‌های گوناگون دینی و مذهبی، فقهی، کلامی، فلسفی، طبیعی و... به منظور به تنگنا کشیدن حضرت جوادالائمه(ع) و نشان دادن نعوذ بالله مثلاً عجز و ناتوانی امام جواد(ع) و شکست ایشان در پاسخ مناسب به پرسش‌های علمی علمای سرزمین‌های مختلف اسلامی و... از دیگر دسیسه‌ها و توطئه‌های مأمون عباسی، خانواده، اطرافیان و دیگر خلفای عباسی در برخورد با حضرت جوادالائمه(ع) و خدشه وارد کردن و حمله موذیانه و منافقانه به مقام امامت و ولایت و جایگاه رفیع و الهی امام جواد(ع) است.
امام جوادالائمه(ع) در برخورد و مواجهه با همه این تهدیدها، توطئه‌ها و دسیسه‌ها، با توکل بر خداوند متعال، پیروی از سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و دیگر اجداد طاهرینشان یعنی دیگر حضرات و ائمه معصومین(ع)، با بصیرت، معرفت و شناخت کامل نسبت به دشمنی و عناد دشمنان و با استفاده از قدرت امامت و ولایت و علم لدنی و الهی که پروردگار متعال به ایشان عنایت کرده بود، با بهترین روش و راهبرد به خنثی‌سازی توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان و تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها اقدام کردند. امام جواد(ع) با ارائه پاسخ‌های مناسب متقن، مستدل و مستند دینی، فقهی و علمی به دانشمندان، علما و مشاهیر جهان اسلام از سرزمین‌های مختلف آن زمان از جمله پاسخ به پرسشی که از سوی یحیی بن اکثم درباره شخص مُحرم حج در حال احرام و اقدام کردن او به صید در حج و... مطرح شده بود، موجب مغلوب و زمینگیر شدن علمای مختلف در برابر علم ایشان و اذعان آنان به قدرت علمی بی‌نظیر امام جواد(ع) و اعتراف به شکست خود در مناظره با آن امام معصوم و بزرگوار شدند.
درباره ازدواج دختر مأمون عباسی یعنی ام‌الفضل با امام جواد(ع)؛ مأمون عباسی همچنان که با ظاهرسازی و عوام‌فریبی، پیشتر و در دوران حیات امام رضا(ع)، پیشنهاد ولایتعهدی به امام هشتم(ع) داده بود، یک بار دیگر با توطئه و دسیسه شوم و در شرایط اجبارگونه‌ای و با مکر، حیله، زور و اجبار و بنا بر همان عوام‌فریبی، پیشنهاد ازدواج اجباری امام جواد(ع) با دخترش ام‌الفضل آن هم در زمینه ادعای ابراز دوستی، محبت و ارادت (محبت ظاهری و نه حقیقی و واقعی) را مطرح کرد. مأمون عباسی می‌خواست با این ازدواج اجباری، اذهان و افکار شیعیان در زمینه دست داشتن او در به شهادت رساندن امام رضا(ع) را نسبت به خودش منحرف کند و با عوام‌فریبی، موضوع به شهادت رسیدن امام رضا(ع) به وسیله خودش را به دست فراموشی بسپارد. از دیگر نیات مأمون در این ازدواج تحمیلی، کسب شرافت و فضیلت در وصلت و ازدواج با خاندان و اهل بیت پیامبر اسلام(ص) بود تا بتواند ادعا کند با این ازدواج و سپس متولد شدن فرزند یا فرزندانی، نوه‌های او به نسل و سلاله خاندان پیامبر اسلام(ص) منتسب هستند. یکی دیگر از نیات شوم و خبیثانه مأمون عباسی در تحمیل این ازدواج، تحت نظر قرار دادن امام جواد(ع) و گماردن دخترش یعنی ام‌الفضل در خانه و زندگی امام جواد(ع) برای جاسوسی کردن در زندگی امام بود. از دیگر اهداف مأمون عباسی در تحمیل این ازدواج اجباری این بود که او می‌خواست از موضوع قبول کردن امام جواد(ع) در ازدواج با دخترش، سوءاستفاده کند و خودش را به عنوان فردی درستکار، مقبول، صالح �� پذیرفته شده در نزد امام جواد(ع) و خاندان پیامبر(ص) به خصوص در بین اذهان مردم و به ویژه شیعیان جلوه دهد. اما امام جوادالائمه(ع) با درایت و بصیرت کامل مراقبت کردند که پس از انجام این ازدواج اجباری، میزان رفت و آمد، میزان معاشرت و نحوه حضور دختر مأمون عباسی در منزل شخصی امام(ع) و محافل خانوادگی ایشان محدود شود و گسترش پیدا نکند و هیچ وقت حضرت جوادالائمه(ع) ام‌الفضل را به حریم خصوصی خود، خانواده و خاندان گرامیشان راه ندادند و به اصطلاح با تحریم ام‌الفضل، او را در اقدام به جاسوسی و خبررسانی به پدرش مأمون عباسی ناکام گذاشتند، ضمن اینکه بنا به خواست و اراده خداوند متعال و تصمیم خود امام جواد(ع)، ایشان از وصلت و ازدواج با دختر مأمون عباسی، صاحب هیچ فرزندی نشدند و توطئه مأمون عباسی و ام‌الفضل در این زمینه هم خنثی شد و به جایی نرسید، بلکه با به شهادت رسیدن حضرت جوادالائمه(ع) برای همگان و به ویژه مسلمانان، شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به طور واضح و کامل مشخص شد که توطئه‌ها، دسیسه‌ها و دشمنی‌های دختر مأمون یعنی ام‌الفضل و خلیفه پس از مأمون، عامل اصلی به شهادت رسیدن امام جواد(ع) بوده و این موضوع لکه ننگ ابدی، برگ سیاه و گناه بزرگ و نابخشودنی در زندگی ام‌الفضل و خاندان عباسی است که تا همیشه تاریخ دنیا و تا روز قیامت در دفتر زندگی نحس، خبیثانه، ننگین و گناه‌آلود خاندان عباسی باقی خواهد ماند.
از دیگر اقدام‌های امام جواد(ع) برای تبدیل کردن توطئه‌ها و دسیسه‌های خاندان عباسی و دیگر دشمنان خود به فرصت‌ها این بود که ایشان نسبت به توسعه و گسترش شبکه وکالت و تقویت وکلای خود در بین شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که پیشتر در زمان حیات مبارک پدر بزرگوارشان حضرت امام هشتم(ع) به وجود آمده بود، اقدام کردند. مأمون و دیگر خاندان عباسی به شدت مراقب رفت و آمد و حضور حضرت جوادالائمه(ع) در جامعه اسلامی، در بین شیعیان و پیروان ایشان و در بین عموم مردم بودند. یعنی به تصور خودشان تلاش می‌کردند جلسات، معاشرت و زندگی فردی و اجتماعی حضرت امام جواد(ع) را در ابعاد گوناگون تحت نظر و مراقبت شدید خود قرار دهند. امام جواد(ع) از طریق رفت و آمد خویشان، بستگان، فامیل و ارحام خود نسبت به گسترش، تقویت و مدیریت هوشمندانه شبکه وکالت و تقویت وکلا و برگزیدگان خود در بین شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و در سطح جهان اسلام اقدام کردند. به گونه‌ای که پس از شهادت امام جواد(ع)، مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر ایشان با حضور وکلای ایشان، شیعیان و عموم مردم بسیار باشکوه و با اثرگزاری خاصی در سطح جامعه اسلامی و در جهان اسلام برگزار شد.

یکی از موضوع‌های قابل توجه در زمینه زندگانی امام جواد(ع)، فرمایش پدر بزرگوارشان حضرت امام رضا(ع) درباره ایشان است که فرمودند مولودی بابرکت‌تر از حضرت جوادالائمه(ع) در بین شیعیان و در اسلام متولد نشده است.
همچنان که می‌دانیم همه حضرات معصومین(ع) از نظر صفات متعالی و ارزشمند مانند خیر، برکت، رحمت، رأفت، مبارک بودن، عزیز بودن، حکمت و علم، فصاحت و بلاغت و... همگی در قله و اوج این صفات، اوصاف و خصلت‌های پسندیده و نیکو قرار دارند، اما در زمینه این فرمایش حضرت امام رضا(ع) درباره وجود مقدس حضرت امام جواد(ع) باید به شرایط دوران زندگانی و وقایع، اتفاقات و شرایط جامعه اسلامی مرتبط با عصر امام هشتم(ع) و به موقعیت و شرایطی که امام رضا(ع) این مطلب را بیان کردند، توجه کنیم. شاید در نظر ظاهری و در برداشت و فهم ابتدایی و لحظه‌ای و در دید نخست، از این فرمایش امام هشتم(ع) این گونه برداشت شود که امام جواد(ع) از همه امامان قبلی برای شیعیان، بابرکت‌تر بوده است، در حالی که چنین مطلبی قابل قبول نیست، بلکه بررسی موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن نشان می‌دهد ظاهراً مقصود از این حدیث این است که تولد امام جواد(ع) در شرایطی صورت گرفت که خیر و برکت خاصی برای شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنی که عصر امام رضا(ع) عصر ویژه‌ای بوده و آن حضرت در تعیین جانشین خود و معرفی امام معصوم بعدی با مشکلاتی روبه‌رو بوده‌اند که در عصر امامان قبلی، بی‌سابقه بوده است. در این ارتباط ، جریان تشیع و افکار، اعتقادات و اذهان شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دچار یک چالش اساسی و یک مشکل و مغلطه مهم شده بود. با بالا رفتن سن و سال امام رضا(ع) و اینکه ایشان فرزندی ندارند، موضوع به تأخیر افتادن تولد حضرت جوادالائمه(ع) دستاویزی برای ابراز دشمنی، کنایه‌ها و مغلطه‌های دشمنان اهل بیت(ع) در زیر سؤال بردن مقام عصمت، امامت و ولایت حضرت امام هشتم(ع) شده بود. از طرفی دیگر، شیعیان نگران معرفی و شناخت امام معصوم و جانشین پس از حضرت امام رضا(ع) بودند زیرا از یک سو پس از شهادت امام هفتم حضرت امام کاظم(ع)، گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، بر اساس انگیزه‌های مادی، حزبی، گروهی و جناحی، امامت حضرت رضا(ع) را انکار کردند و از سوی دیگر امام هشتم(ع) تا سن حدود ۴۸سالگی دارای فرزند نشده بودند و چون احادیث رسیده از پیامبر اسلام(ص) حاکی از این بود که امامان معصوم ۱۲نفرند که ۹نفر آنان از نسل امام حسین(ع) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع) هم مقام امامت و ولایت و عصمت امام هشتم(ع) و هم موضوع تداوم دستگاه امامت حضرات معصومین(ع) را زیر سؤال می‌برد و جریان واقفیه و پیروان آنان این موضوع را دستاویز قرار داده بودند و مقام عصمت، امامت و ولایت حضرت رضا(ع) را انکار می‌کردند و شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را مورد شماتت، سرزنش، زخم زبان و اعتراض قرار می‌دادند. تولد امام جواد(ع) چنان پر خیر و برکت بود که نه تنها تمامی شبهه‌ها، شک و تردیدها نسبت به مقام شامخ ولایت، امامت و عصمت حضرت امام هشتم(ع) که در اذهان و افکار مردم و برخی از شیعیان در جامعه اسلامی به وجود آمده بود را از بین برد، بلکه تمامی دسیسه‌ها، توطئه‌ها، شماتت و سرزنش دشمنان و جریان‌های مخالف مکتب راستین اهل بیت عصمت و طهارت(ع) مانند جریان واقفیه و... را نیز خنثی و نابود کرد. ضمن اینکه سبب تقویت ایمان، اعتقادات، ارادت، محبت و مودت هر چه بیشتر شیعیان و پیروان حضرات معصومین(ع) به اهل بیت عصمت و طهارت و ائمه اطهار(ع) شد و امید را به جامعه شیعیان برگرداند. موضوع دیگر در زمینه تولد با خیر و برکت امام جواد(ع) این است که با تولد ایشان و سپس موضوع به امامت و ولایت جامعه اسلامی رسیدن ایشان در خردسالی یعنی حدود ۸سالگی، یک بار دیگر قدرت، حکمت و مصلحت خداوند متعال در هدایت و راهنمایی مردم به سوی راه رستگاری و سعادت و نحوه و چگونگی انتخاب امام معصوم و ولی و حجت برگزیده پروردگار متعال به رخ جهانیان و همه معاندان و دشمنان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) کشیده شد که تا پیش از دوران امام جواد(ع) و در بین جانشینان پاک و معصوم پیامبر اسلام(ص) و در ارتباط با موضوع امامت و ولایت، سابقه‌ای نداشته است. یعنی واقعاً پروردگار متعال با تولد امام جواد(ع) و سپس امامت ایشان در خردسالی، قدرت، علم، حکمت و اراده خود را در تعیین یک کودک ۸ساله به عنوان امام معصوم و ولی و حجت خودش در روی زمین، یک بار دیگر برای همگان به طور واضح و آشکار به رخ کشید. موضوع دیگر اینکه برخی موارد مانند داشتن علم غیب، ذهن‌خوانی دیگران، اطلاع و آگاهی دادن از نیات قلبی افراد مختلف، پیش‌بینی آینده و... سایر حضرات معصومین(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تا پیش از ولادت امام جواد(ع) و با توجه به سن و سال سایر ائمه هدی(ع) شاید برای برخی از مردم و پیروان ائمه اطهار(ع) چندان جای تحیر و تعجب نداشت، اما در مورد امام جواد(ع) و امامت ایشان در سن و سال کودکی و خردسالی، برای بسیاری از مراجعه‌کنندگان، عموم مردم و... جای حیرت، تعجب و تحیر داشت و ذهن‌خوانی و پیش‌بینی‌های امام جواد(ع) و علم غیب ایشان، نشان‌دهنده قدرت و اراده پروردگار متعال در این زمینه بود.

در پایان اگر موضوع یا مطلب خاصی مورد نظرتان است، بفرمایید.
یک بار دیگر به فرمایش رهبر معظم انقلاب اشاره می‌کنم که حضرات معصومین(ع) و ائمه اطهار(ع) از جمله امام جواد(ع) در سخت‌ترین شرایط جامعه هرگز ناامید و مأیوس نشدند و برای پیشبرد اهداف اسلام و مکتب اهل بیت(ع) تلاش، کوشش و مجاهدت مستمر کردند.
اسلام ناب محمدی و آموزه‌های حضرات معصومین(ع) و ائمه هدی(ع) به افراد مؤمن و پیرو اهل بیت(ع) به ویژه به جوانان مؤمن، انقلابی و ولایتمدار اجازه نمی‌دهد که حتی در سخت‌ترین و شدیدترین شرایط، ناامید، مأیوس، خسته و منفعل شوند. موضوع بعدی این است که زندگانی حضرات ائمه اطهار(ع) از جمله امام جواد(ع) این پیام را دارد که همواره باید در زمینه درک و شناخت حقایق، واقعیات و مقتضیات زمان و مکان زندگی و مقابله و مبارزه با دشمنان، هوشمندانه و بامعرفت و بابصیرت اقدام کرد و هرگز نباید تحت تأثیر توطئه‌ها، فتنه‌ها و دسیسه‌های دشمنان و تبلیغات مسموم رسانه‌های وابسته به آنان قرار گرفت، بلکه باید تهدیدها را تبدیل به فرصت‌های ارزشمند کرد.
موضوع قابل توجه دیگر درباره زندگانی امام جواد(ع)، سن و سال و مدت عمر مبارک کوتاه ایشان یعنی حدود ۲۵سال و داشتن پنج تا هشت فرزند (بنا بر اقوال مختلف در تاریخ) برای ایشان در این مدت عمر مبارکشان است. این موضوع برای جوانان عزیز ایران اسلامی که پیرو مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند، قابل توجه و دقت است. اقدام به ازدواج و فرزندآوری به موقع و بهنگام از جمله مهم‌ترین دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در دیدار با جوانان این مرز و بوم، بارها و به دفعات مکرر در سخنان و منویات خود به آن اشاره کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین موضوعات و مسائل موضوع ازدیاد نسل، افزایش جمعیت کشور، افزایش نیروی جوان در جامعه، جلوگیری از سالمندی و پیری زودرس در جمعیت ایران اسلامی، تأخیر در ازدواج به موقع و بهنگام جوانان و تولید نسل است. در همین زمینه لازم می‌دانم فرمایش گهرباری از امام جواد(ع) بیان کنم. مفهوم و مضمون گفتار شریف حضرت جوادالائمه(ع) خطاب به همه مسلمانان و پیروان مکتب اهل بیت(ع) این است که: «... اگر کسی به خواستگاری دخترتان آمد و دو ویژگی متدین و امانتدار بودن را داشت، با ازدواج او موافقت کنید. اگر چنین نکنید، جامعه و سرزمینتان دچار فتنه می‌شود و فساد گسترده و بزرگی در جامعه رخ می‌دهد...».
یعنی طبق فرمایش امام جواد(ع)، تأخیر در ازدواج جوانان با بروز فتنه و فساد در جامعه اسلامی ارتباط دارد. این فتنه و فساد از ابعاد گوناگون مانند شهوت‌رانی و افزایش زنا و فحشا، کمبود نسل شیعیان و مسلمانان، کاهش جمعیت کشورهای مسلمان و شیعه‌نشین، کاهش نیروی کار جوان و بانشاط، کاهش جمعیت مسلمانان در مقابله و مبارزه با دشمنان و کفار، پیری جمعیت جامعه اسلامی، احساس نیاز به کشورهای دیگر برای وارد کردن نیروی کار لازم و افراد متخصص، وابستگی کشورهای اسلامی به کشورهای غیراسلامی و... قابل بررسی، دقت و پژوهش است که باید بیش از پیش مورد توجه و دقت جوانان و خانواده‌های ایران اسلامی قرار گیرد.

خبرنگار: محمدحســین مــروج کاشانی

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: زندگانی امام جواد ع توطئه ها و دسیسه ها امامت و ولایت حضرت حضرت جوادالائمه ع حضرت امام جواد ع حضرات معصومین ع پروردگار متعال حضرت امام رضا ع بین شیعیان پیامبر اسلام ص مکتب اهل بیت ع ازدواج اجباری جامعه اسلامی ائمه اطهار ع امام معصوم مأمون عباسی امام هشتم ع یک بار دیگر دختر مأمون اقدام کردن عوام فریبی فرصت ها دسیسه ها حضرت جواد اهل بیت سن و سال ائمه ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۸۸۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امامزاده‌ای که زیارتش مانند زیارت سیدالشهدا (ع) است

درمیان امام زادگان، شخصیت های بزرگی وجود دارند؛ اما درباره هیچ یک از آنها نقل نشده و حدّاقل به ما نرسیده که زیارتش با زیارت سیّدالشهدا برابری کند. و این فضیلت تنها مختص حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) است.

به گزارش مشرق، حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام، یکی از شخصیت های بزرگ علمی، عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است، شناخته نشده است. در این مقدمه از زندگی ایشان موضوعاتی همانند: شخصیت خانوادگی، ویژگی های علمی و عملی، هجرت به شهرری و وفات ایشان در این شهر، آورده شده اند. [۱]

یک_ تبار

تبار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی می رسد. احمد بن علی نجاشی – که یکی از ارکان علم رجال است -، درباره نسب آن بزرگوار می نویسد :هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند، در جیب لباس وی نوشته ای یافت شد که در آن، نسبش، این گونه ذکر شده بود : من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم. [۲] براساس این نسخه از رجال النجاشی، در نسب ایشان، میان وی و امام حسن علیه السّلام، پنج نفر واسطه وجود دارد؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب [۳]، میان «زید» - یعنی جدّ سوّم ایشان – و امام حسن علیه السّلام، شخص دیگری واسطه نیست. بنابراین، نیاکان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به ترتیب، عبارت اند از :

۱. عبدالله بن علی

پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، «عبدالله» نام داشت و مادرش، «فاطمه» دختر عقبة بن قیس بود. [۴] عبدالله، در زمان حیات جدّش «حسن بن زید» متولّد شد و چون قبل از تولّدش، پدرش «علی» در زندان درگذشت، جدّش کفالت او را به عهده گرفت. [۵]

از عبدالله، به نقلی، پنج پسر و به نقلی، نُه پسر [۶] بر جای ماند که یکی از ایشان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام بوده است.

۲. علی بن حسن

نام جدّ اوّل حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، «علی» و لقب او «سدید» [۷] است. وی همراه پسرعمویش عبدالله محض و گروهی دیگر از سادات حسینی، در دوران خلافت منصور بر ضدّ عبّاسیان قیام کرد. جمعی از آنان و از جمله وی، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. او پس از مدّتی در زندان وفات یافت. [۸]

۳. حسن بن زید

جدّ دوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، «حسن» نام داشت. وی تنها فرزند پسر زید بود که از بزرگان عصر خودش به شمار می رفته، و در بین بنی هاشم، به بخشش، کَرَم، سخاوت و خدمت به محرومان، شهرت داشته است. وی از سوی منصور عبّاسی به ولایت مدینه گمارده شد؛ ولی پس از مدّتی، مورد خشم و او قرار گرفت و به زندان افتاد [۹] و در سال ۱۶۸ ق، در هشتاد سالگی از دنیا رفت. [۱۰]

۴. زید فرزند امام حسن علیه السّلام

جدّ سوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، زید فرزند بزرگ امام حسن مجتبی علیه السّلام است. ایشان متولّی اوقاف پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بوده و به جلالت قدر، کرامت طبع، عزّت نفس و کثرت نیکوکاری، توصیف گردیده است. شاعران، او را ستوده اند و مردم از هر سو برای برخورداری از فضلش به وی روی می آورده اند. [۱۱] وی در یکصد سالگی، چشم از جهان فرو بست [۱۲] و در محلّی به نام «حاجز» در چند منزلی مدینه دفن گردید. [۱۳]

نگاهی گذرا به زندگی نامه نیاکان و خاندان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نشان می دهد که این خاندان، دارای دو ویژگی برجسته بوده اند :

اوّل : مبارزه و پیکار بر ضدّ ستم و سلطه استکباریِ حاکم به جامعه اسلامی، به گونه ای که پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در زندان از دنیا رفت و ایشان پدر خود را ندید، و جدّ ایشان نیز مدّتی در زندان به سر برد.

دوّم : کرامت طبع، عزّت نفس و خدمت به محرومان. ملقّب شدن عبدالعظیم به حضرت «السیّد الکریم» ریشه در این ویژگی خانوادگی این بزرگوار دارد. [۱۴]

دو_ تاریخ تولّد و وفات

تاریخ دقیق تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مشخّص نیست؛ [۱۵] امّا در برخی از منابع متأخّر، این گونه آمده است :

حضرت شاه عبدالعظیم که کنیه اش ابوالقاسم و ابوالفتح نیز بوده، در روز پنج شنبه چهارم ماه ربیع الآخر سنه ۱۷۳ هجری قمری، مطابق ۲۵ تیر ماه ۱۵۸ یزدگردی، در زمان هارون الرشید در مدینه در خانه جدّش حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام متولّد شده … و پس از مدّت ۷۹ سال و شش ماه و یازده روز قمری عمر، در روز آدینه پانزدهم شوّال المکرّم سنه ۲۵۲ هجری قمری، مطابق سیزده مهر ماه قدیم سنه ۲۳۵ یزدگردی، در زمان المعتزّ بالله عبّاسی به سرای آخرت رحلت نمود. [۱۶]

همچنین در برخی از منابع متأخر از کتبا نزهة الأبرار سیّد موسی بَرزنجی و مناقب العترة ی احمد بن محمّد بن فهد حلّی و تاریخ نورالدّین محمّد السمهودی نقل شده که ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پنجشنبه چهارم ربیع الثانی سال ۱۷۳ ق، در مدینه و وفاتش در پانزدهم شوّال ۲۵۲ ق، بوده است. [۱۷]

گفتنی است با توجّه به این که در منابع کهن و معتبر، تاریخ تولّد و وفات ایشان ذکر نشده و منابع گزارش های پیش گفته، شناخته شده نیستند، این گزارش ها فاقد اعتبارند؛ لیکن در کتاب شریف الکافی، از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، از هشام بن حکم روایت نقل شده است. [۱۸] تاریخ وفات هشام بن حکم، سال ۱۹۹ ق، یا پیش از آن است. [۱۹] و مظنون، این است که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام هنگام نقل روایت، کمتر از بیست سال نداشته است. بنابراین، تولّد ایشان باید سال ۱۸۰ ق، یا پیش از آن باشد. [۲۰]

همچنین براساس روایتی از امام هادی علیه السّلام که ثواب زیارت قبر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، همانند زیارت مرقد سیّدالشّهداء علیه السّلام دانسته شده، باید بگوییم که او در دوران امام هادی علیه السّلام و پیش از شهادت ایشان از دنیا رفته است و از آن جا که دوران امامت ایشان از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ ق بوده، وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پیش از سال ۲۵۴ ق، اتّفاق افتاده است.

بنابراین، هر چند بر پایه قراین یاد شده، احتمال تولّد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ۱۷۳ ق، و وفات ایشان در سال ۲۵۲ ق، منطقی و معقول است، با این حال، اثبات آن نیاز به منبع معتبر دارد.

از سوی دیگر با عنایت به این که به هر دلیل، چهارم ربیع الثانی، به عنوان تاریخ تولّد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و پانزدهم شوال، به عنوان تاریخ وفات ایشان شهرت یافته، بزرگداشت یاد آن حضرت و تجلیل از مقام معنوی آن بزرگار در روز های یاد شده، نیکوست. [۲۱]

گفتنی است که در جلسه ۶۲۸ مورّخ ۲۶/۵/۱۳۸۹ شورای انقلاب فرهنگی، چهارم ربیع الثانی، به عنوان «روز ولادت حضرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام» جهت درج در تقویم رسمی کشور به تصویب رسید و در تاریخ ۱۸/۷/۱۳۸۹ به آستان مقدّس آن حضرت ابلاغ گردید.

سه_ درک محضر امامان

براساس آنچه در تاریخ تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام گذشت، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل بیت علیه السّلام - یعنی امام کاظم علیه السّلام تا امام عسکری را درک کرده است؛ امّا این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنی نقل کرده است.

آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده که بخشی از آنها در این حکمت نامه آمده اند. همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک کرده و از ایشان روایت نموده است [۲۲].

گفتنی است که طبق برخی از نسخه های رجال الطوسی، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از اصحاب امام عسگری شمرده [۲۳] و در کتاب شرعة التسمیة میرداماد نیز آمده که ایشان محضر امام عسکری علیه السّلام را نیز درک کرده است؛ [۲۴] لیکن روایتی از آن امام، از طریق ایشان به ما نرسیده است.

چهار_ عظمت علمی

برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حلّ مشکلات دینی و یافتن پرسش های اعتقادی و عملی شان، به ایشان ارجاع داده است.

صاحب بن عَبّاد در رساله ای که در شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نوشته، [۲۵] در توصیف علمی ایشان آورده : ابو تراب رویانی، روایت کرد که شنیدم ابوحمّاد رازی می گفت : خدمت امام هادی علیه السّلام درسامرّا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسش های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خدا حافظی کنم به من فرمود :

یا أبا حَمّاد! اَشکَلش عَلشیک شَی ءٌ مِن امرِ دینِک بنا حِیَتِک فَسَل عَنهُ عَبدَالعَظیمِ بنَ عَبدِاللهِ الحَسَنِیّ و اقرِئهُ مِنِّی السَّلامَ.

ای ابو حماد! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه ات برای تو مشکل شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان. [۲۶]

این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در عصر خود، مجتهد توانمندی بوده که براساس اصول و قواعدی که از اهل بیت علیهم السّلام در اختیار داشته، می توانسته دیدگاه های اسلام ناب را در زمینه های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش های مردم پاسخ گوید.

بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل بیت علیهم السّلام نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی اش مورد تأیید و تصدیق امام هادی علیه السّلام قرارگرفته است. [۲۷]

پنج_ تألیفات

مرحوم نجاشی درکتاب رجال خود ـ که با موضوع «مؤلّفان شیعه» تألیف شده ـ، از حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام نام برده و کتاب خطب امیرالمؤمنین علیه السّلام را به وی نسبت داده است.[۲۸]

چه بسا سیّد رضی رحمة الله در تدوین نهج البلاغه از این کتاب استفاده کرده باشد و این کتاب از مصادر اصلی نهج البلاغه باشد! نجاشی در پایان شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، سند خودش را به روایات ایشان، از طریق استادش ابن نوح، به حضرت عبدالعظیم می رساند. [۲۹]

شیخ طوسی نیز درکتاب الفهرست خود ـ که موضوع آن، معرّفی مؤلّفان و مصنّفان شیعه است ـ از حضرت عبدالعظیم نام می برد و می گوید : «له کتاب» . سپس سند خودش را به احمد بن ابی عبدالله برقی می رساند که او از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل حدیث می کند. [۳۰]

صاحب بن عباد نیز در احوال حضزت عبدالعظیم علیه السّلام، عبارت : «له کتاب یسمسه کتاب یوم و لیلة» را آورده است. [۳۱]

شش_ عظمت معنوی

مهم ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّدالشهدا u است.

شیخ المحدّثین، صدوق، از محمّد بن یحیی عطّار – که یکی از اهالی ری است – این گونه نقل کرده که : خدمت امام هادی علیه السّلام رسیدم. ایشان فرمود: «کجا بودی؟»

گفتم : حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کردم. امام هادی علیه السّلام فرمود :

أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السّلام. [۳۲]

بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده باشد.

برای توضیح این روایت و تبیین عظمت معنوی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، باید موضوعات : فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام و مقصود از برابری زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت امام حسین علیه السّلام و حکمت آن، بررسی گردند.

الف ـ فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام

دراحادیث اهل بیت «علیهم السّلام»، فضایل، آثار و برکات فراوانی برای زیارت امام حسین علیه السّلام بیان شده است، مانند : آمرزیده شدن گناهان، دعای فرشتگان، دعای اهل بیت «علیهم السّلام» طولانی شدن عمر، افزوده شدن روزی، زدوده شدن اندوه، شادی دل، تبدیل شدن بدی ها به خوبی ها، تبدیل شدن شقاوت به سعادت، و برخورداری از حقّ شفاعت.

همچنین در شماری از احادیث، فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام بیشتر از حج و حتّی طبق برخی از احادیث، ثواب آن، بیش از هزار حج و هزار عمره است. [۳۳]

ب ـ مقصود از برابری زیارت عبدالعظیم با زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام

مسئله این است که براساس حدیثِ یاد شده، آیا زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به طور مطلق می تواند جایگزین زیارت امام حسین علیه السّلام شود و یا در شرایط خاصّی، از چنین فضلیتی برخوردار است؟ در یک جمله، آیا برابری زیارت عبدالعظیم علیه السّلام و زیارت امام حسین علیه السّلام مطلق است و یا مقیّد؟

بی تردید، مقصود امام هادی علیه السّلام در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه السّلام بکاهد و یا در بیان فضیلت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مبالغه نماید.

بنابراین، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد، می توان گفت : برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام مقیّد است به فضای سیاسی ویژه ای که پیروان اهل بیت «علیهم السّلام» درآن مقطع تاریخی درآن زندگی می کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند : متوکّل، مُعتـّز و معتمد عبّاسی، سخت ترین دوران های تاریخیِ خود را سپری می کرد.

در چنین شرایطی، امام هادی علیه السّلام به منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت های وقت، شیعیان را تهدید می کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین علیه السّلام برابر دانسته است. به تعبیری روشن تر، زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام برای کسانی که آمادگی خطر پذیری برای زیارت امام حسین علیه السّلام را داشته باشتند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام شعبه ای از حرم سیّد الشهدا علیه السّلام است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل بیت «علیهم السّلام» است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل بیت «علیهم السّلام» و عظمت معنوی ایشان است.

ج ـ حکمت برابری زیارت عبدالعظیم علیه السّلام با زیارت سیّدالشهدا

برابری فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت سالار شهیدان ـ هرچند در شرایط ویژه ـ، بی تردید بدون حکمت نیست. شاید نتوان به حکمت آن پی برد؛ لیکن راز و رمز این فضیلت بزرگ را باید در شخصیت علمی، عملی و جهادی آن بزرگوار، جستجو کرد.

درمیان امام زادگان، شخصیت های بزرگی وجود دارند؛ اما درباره هیچ یک از آنها نقل نشده و حدّاقل به ما نرسیده که زیارتش با زیارت سیّدالشهدا برابری کند.

بنابراین، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام باید از خصوصیات و مقامی برخوردار باشد که از مرقد مطهّرش نور حرم حسینی ساطع گردد و شمیم دل انگیز سیّدالشهدا از آن استشمام شود.

گفتنی است که احادیث دیگری نیز در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل شده اند، مانند آنچه از شهید ثانی در تعلیقه خلاصة الاقول علامه حلّی از امام رضا علیه السّلام نقل شده که فرمود :

هر کس قبر عبدالعظیم را زیارت کند، بر خدا لازم می شود که که او را داخل بهشت کند. [۳۴]

و در حدیث دیگری از آن امام آمده که فرمود :

هرکس نمی تواند مرا زیارت کند، برادرم عبدالعظیم حسنی را در ری زیارت کند [۳۵].

لیکن این احادیث، علاوه بر ارسال و ضعف سند، از نظر تاریخی نیز مورد خدشه اند؛ زیرا حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سال ها پس از شهادت امام رضا علیه السّلام زنده بوده است، مگر این که بگوییم از اخبار غیبیه امام رضا علیه السّلام هستند.

هفت_ روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام

بخش قابل توجّهی از کتاب هایی که در شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تألیف شده اند، به روایاتی اختصاص یافته که در سلسه سند آنها قرار گرفته است، مانند :

کتاب جنّات النعیم، [۳۶] شصت روایت؛ روح و ریحان، [۳۷] ۵۷ روایت؛ التذکرة العظیمیة، [۳۸] چهل روایت؛ عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده [۳۹]، ۷۸ روایت؛ مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام - که در مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به چاپ رسیده -، یکصد و بیست روایت. [۴۰]

لیکن باید توجه داشت که آنچه بدان اشارت رفت، همه روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیستند. صاحب بن عباد، ایشان را «کثیرالحدیث و الروایة» توصیف کرده و در رساله کوتاه خود، ایشان را چنین توصیف نموده :

ذو ورع و دین، عابد معروف بالامانة و صدق اللهجة، عالم بامور الدین، قائل بالتوحید و العدل، کثیر الحدیث و الروایة. [۴۱]

[عبدالعظیم، ] شخصی پرهیزگار و دیندار بود. اهل عبادت بود و به امانتداری و راستگویی شهرت داشت. به امور دینی دانا بود. توحید و عدل را باور داشت و بسیار حدیث و روایت [از اهل بیت علیه السّلام] نقل می کرد.

همانگونه که پیش از این اشاره شد، کتاب خطب امیرالمؤمنین و کتاب یوم و لیلة از جمله مصنّفات ایشان است، و بر این اساس باید گفت : بسیاری از روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به دلایل مختلف به ما نرسیده اند.

هشت_ مهاجرت به ری

جزئیات مسائل مربوط به علل مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به شهرری، مشخص نیست؛ لیکن می توان گفت که سابقه مبارزاتی خاندان آن بزرگوار از یک سو، و شخصیت علمی و جهادی و ارتباط بسیار نزدیک حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با اهل بیت علیه السّلام از سوی دیگر، موجب شدند که ایشان در سال های پایانی زندگی، تحت تعقیب حکومت وقت، قرار گیرد. از این رو، برای ادامه فعّالیت ها و چه بسا با اشاره امام هادی علیه السّلام، زندگی مخفی را انتخاب کرد، و با لباس پیک و به صورت مسافری ناشناس، وطن اصلی خود را ترک کرد و شهرهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا آن که در شهرری در مکانی به نام «سربان» [۴۲] رحل اقامت افکند و در خانه یکی از پیروان اهل بیت علیه السّلام در محلّه ای – که «سکّة الموالی» نامیده می شد -، سکونت یافت. روزها روزه بود و شب ها به عبادت می پرداخت و گاه به صورت مخفیانه از خانه ای که در آن ساکن بود، خارج می شد و به زیارت قبری که هم اکنون در مقابل مزار او قرار دارد، می رفت و می فرمود : این، قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر علیه السّلام است.

معلوم نیست که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام چند سال در شهرری سکونت داشته است. مسلّم، این است که ایشان به قدری در این شهر بوده که بیشتر شیعیان ری، به تدریج با ایشان آشنا شده بودند [۴۳]، و با در نظر گرفتن این که ایشان به شدّت تحت تعقیب بوده و ارتباط تک تک مردم با او چه بسا مدّت ها طول می کشید، می توان گفت : احتمالاً ایشان چند سال از سال های پایانی عمر خود را در ری گذرانده است. همچنین رفت و آمد بیشتر با وی، حاکی از فعّالیت های فرهنگی و سیاسی اوست.

نه_ سبب وفات

بر پایه گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در اثر بیماری و به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. [۴۴] هنگامی که بدن شریفش را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب ایشان ورقه ای یافت شد که در آن، نسب ایشان تا امیرمؤمنان علیه السّلام نوشته شده بود. [۴۵]

لیکن در کتاب الشجرة المبارکة در باره سبب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام آمده :

و قتل بالری و مشهده بها معروف و مشهور. [۴۶]

حضرت عبدالعظیم] در ری کشته شده و مزار او در آن جا معروف و مشهور است.

همچنین در کتاب المنتخب طریحی آمده :

قیل : و ممن دفن حیا من الطالبین عبدالعظیم الحسنی بالری. [۴۷]

گفته شده از جمله کسانی که از خاندان علی بن ابی طالب زنده به گور شده، عبدالعظیم حسنی در ری است.

در گزارش دیگری به کتاب مشجّرات ابن معیه، نسبت داده شده که ایشان را با زهر، به شهادت رسانده اند. [۴۸]

درباره گزارش های یاد شده، چند نکته قابل توجّه است :

۱. گزارش صاحب بن عبّاد و نجاشی، معتبر و مربوط به قرن چهارم و پنجم هجری است. بنابراین در تعارض با گزارش های متأخّر، بر آنها تقدم دارد.

۲. گزارش های یاد شده نشان می دهند که ظاهراً تا قرن پنجم هجری، موضوع شهادت حضرت عبدالعظیم مطرح نبوده است، وگرنه در این گزارش ها به آن اشاره می شد.

۳. در صورتی که بتوانیم بر گزارش کتاب الشجره المبارکه اعتماد کنیم، جمع میان این گزارش و گزارش مشجرات ابن معیّه و نیز گزارش منابع معتبر یاد شده، این است که ایشان در اثر مسموم شدن، بیمار شده و به شهادت رسیده است.

۴. با عنایت به پیشینه خانوادگی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و قیام علویان در طبرستان، در صورتی که زمامداران فاسد بنی عبّاس از مخفیگاه ایشان در ری آگاه می شدند، قطعاً ایشان را به شهادت می رساندند، و بعید نیست در اثر کثرت رفت و آمد با ایشان در مدّت حضورشان در ری، به این موضوع پی برده باشند.

۵. تشبیه زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به زیارت امام حسین علیه السّلام می تواند قرینه ای بر شهادت ایشان باشد.

بنابراین، هر چند دلیل قاطعی بر شهادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در دست نیست، لیکن دلیل محکمی بر نفی شهادت ایشان نیز وجود ندارد؛ بلکه با توجّه به نکته سوم، چهارم وپنجم، پذیرفتن اصل شهادت بعید نیست

ده_ مدفن حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با اشاره پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم

بر پایه گزارش صاحب بن عبّاد ( ۳۲۶-۳۸۵ ق) [۴۹]، شب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام یکی از شیعیان ری در عالم رؤیا، پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم را دید که به او فرمود : «مردی از فرزندان مرا فردا از سکة الموالی می آورند و در باغ عبدالجبّار بن عبدالوهّاب، در کنار درخت سیب، دفن خواهند کرد» . آن شخص نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و مکان آن را بخرد. صاحب باغ به او گفت : این درخت و مکانش را برای چه می خواهی؟ او جریان رؤیای خود را بازگو کرد. صاحب باغ گفت : من هم چنین خوابی دیده ام و بدین جهت، محل این درخت و همه این باغ را وقف سادات و شیعیان کرده ام که اموات خود را در آن دفن کنند. [۵۰]

بنابراین گزارش، با عنایت به این که باغ های آن دوران، معمولاً بسیار بزرگ بوده، می توان حدس زد که تا شعاع قابل توجّهی در اطراف مرقد مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام وقف دفن سادات و پیروان اهل بیت علیه السّلام بوده است.

--------------------------------------------------------------------------------

[۱] گفتنی است که برای معرّفی شخصیت حضرت عبدالعظیم، در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۲، کنگره بزرگداشت حضرت عبدالعظیم در تالار شیخ صدوق آستان مقدّس ایشان برگزار شد و مجموعه آثار این کنگره در ۲۹ جلد منتشر گردید.

[۲] رجال النجاشی : ج ۲، ص ۶۷، ش ۶۵۱

[۳] ر. ک : معجم رجال الحدیث : ج ۱۰، ص ۴۶، ش ۶۵۸۰

[۴] منتقلة الطالبیه : ص ۱۵۷ به نقل از : شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه مقالاتِ چاپ شده : ص ۷۲ (مقاله «آشنایی با حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مصادر شرح حال او»، رضا استادی)، مهاجران آل ابوطالب : ص ۲۳۵ .

[۵] ر. ک : سرّ السلسلة العلویة : ص ۲۴، عمدة الطالب : ص ۹۴، مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام : ج ۳، ص ۵۰ (مقاله «بررسی کلّی روایات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام»، محمّد کاظم رحمان ستایش) .

[۶] ر. ک : مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام : ج ۳، ص ۵۰ (مقاله «بررسی کلّی روایات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام»، محمّد کاظم رحمان ستایش) .

[۷]ر. ک : عمدة الطالب : ص ۹۳ و ۷۰ .

[۸] سرّ السلسلة العلویة : ص ۲۲، عمدة الطالب : ص ۷۰ و ۹۴ .

[۹] تاریخ اسلام، ذهبی : ج ۱۳، ص ۴۱۴ .

[۱۰] سرّ السلسلة العلویة: ص ۲۱، عمدة الطالب : ص ۷۰ .

[۱۱] ر. ک : الإرشاد : ج ۲، ص ۲۱ .

[۱۲] سرّ السلسلة العلویة : ص ۲۲، ۀ عمدة الطالب ک ص ۶۹، قول ۹۰ و ۹۵ سالگی هم گفته شده است.

[۱۳] سرّ السلسلة العلویة : ص ۲۰ .

[۱۴] از شیخ رجبعلی نکوگویان نقل شده است که حضرت عبدالعظیم را در عالم معنا زیارت می کند و از او می پرسد : از کجا به این مقام رسیدید؟ ایشان پاسخ می دهد : «از راه احسان به خلق. از قرآن، نسخه برداری می کردم و آن نسخه ها را در اختیار مردمی که طالب آنها بودند، می گذاشتم و دستْمزد ناچیزی نصیبم می شد که آن را احسان می کردم. » (ر. ک : کیمیای محبّت : ص ۲۱۰ نیز، ر. ک : همان، فصل هفتم «احسان اولیای خدا» ).

نگارنده می گوید : کرامت و احسان آن بزرگوار در عالم برزخ نیز تداوم دارد، این جانب در این باره خاطراتی دارم که برخی از آنها در کتاب آموزنده ترین خاطره ها خواهد آمد. إن شاء الله.

[۱۵] در گذشته، در عرف عامّه مردم، کلمه «شاه» در بسیاری از موارد، به نشانه تجلیل و احترام به کار می رفت. به امیر مؤمنان علی علیه السّلام، «شاه مردان» و به امام حسین علیه السّلام، «شاه شهید» یا «شاه شهیدان» می گفتند. درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام این کلمه در کتاب های سده سیزده و چهارده هجری (نه کتاب های قبل از آن) دیده می شود و این کلمه، جزو نام ایشان نیست. (ر. ک : شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه مقالات چاپ شده : ص ۷۳ (مقاله «آشنائی با حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مصادر شرح حال او»، رضا استادی) .

[۱۶] ر. ک : مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام : ج ۳، ص ۱۸۱- ۱۸۵ (رساله «عراضة الإخوان : سفرنامه معلّم حبیب آبادی به آستانه حضرت عبدالعظیم و شهرری»، محمّد علی معلّم حبیب آبادی.

[۱۷] شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ۲۷۳ (رساله «الخصائص العظیمیمّة»، شیخ جواد شاه عبدالعظیمی) .

[۱۸] الکافی : ج ۱، ص ۴۲۴، ح ۶۳ .

[۱۹] ر. ک : معجم رجال الحدیث : ج ۱۹، ص ۲۷۰، ش ۱۳۳۲۹ .

[۲۰] ر. ک : شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه مقالات چاپ شده : ص ۶۷ (مقاله «آشنایی با حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مصادر شرح حال او»، رضا استادی) .

[۲۱] شایان ذکر است که با مراجعه به منابع حدیثی و تاریخی، مشخص میگردد که در باره تاریخ تولد و وفات بسیاری از پیشوایان اسلام، گزارش های مختلفی وجود دارد و تاریخ دقیق و قطعی آنها مشخّص نیست و بزرگداشت ایّام ولادت و یا وفات آنها براساس انتخاب نظر مشهور و یا انتخاب یکی از گزارش هاست.

[۲۲] لیکن نمی توان به این روایت اعتماد کرد (ر. ک: معجم رجال الحدیث :ج ۱۰ص ۴۹ ش ۶۵۸۰) و بر فرض پذیرش آن، احتمال دارد مقصو از «أبی الحسن»، امام هادی علیه السّلام باشد و کلمه «الرضا» توسط راوی یا مستنسخ، افزوده شده باشد.

[۲۳] رجال الطوسی : ص۴۰۱ش ۵۸۷۵

[۲۴] شرعة التسمیة : ص۴۵. باید توجّه داشت که براساس روایتی که از امام درباره فضیلت زیارت حضرتعبدالعظیم علیه السّلام آمده، ایشان در دوران امامت امام هادی علیه السّلام از دنیا رفته است. بنابراین نمی تواند از اصحاب امام علیه السّلام و در دوران امامت آن حضرت باشد. این احتمال نیز که ممکن است لقب عسکری برای امام هادی علیه السّلام هم به کار م رفته باشد، قابل تأمل است، چنان که در روایت صدوق در ثواب الاعمال در باره فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، ایشان با عنوان لقب عسکری نامیده شده وهمین امر، موجب شده که تصوّر شود شود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از اصحاب فرزند ایشان که معروف به عسکری است نیز بوده است.

[۲۵] . این رساله در سال ۵۱۶ ق، به خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است (ر. ک. خاتمه مستدرک الوسائل : ج ۴ ص۴۰۴ش ۱۷۳) .

[۲۶] شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و سهرری /مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ۲۳ (رساله «رساله فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام» صاحب بن هباد)

[۲۷] . دراین جا مناسب است به مزاحی از آیة الله اراکی، مرتبط با شخصیت علمی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام اشاره کنم : در تاریخ ۴/۴/۱۳۷۳ش، همراه آیة الله علی اکبر مسعودی، تولیت وقت آستان حضرت معصومه علیهاالسّلام، با استاد بزرگوارم حضرت آیةالله محمّد علی اراکی رحمة الله دیداری داشتم. پس ازاحوالپرسی، آقای مسعودی مرا به عنوان تولیت آستان حضرت عبدالعظیم معرّفی کرد. آیة الله اراکی فرمود : «می گویند : سه کس، شهید سه چیز شدند. آن سه، عبارت اند از: حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سیّد مرتضی و حاج محسن عراقی! »و در ادامه توضیح دادند که : «حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با این که از کبار محدّثین است، ولی امام زاده بودنش، محدّث بودن او را شهید کرده. معمولاً حضرت عبدالعظیم را به عنوان یک عالم و محدث نمی شناسند؛ بلکه او را یکی از امام زادگان تلقی می کنند. سیّد مرتضی، به عکس، امام زاده بودنش شهید فقاهتش شده. با این که او مانند حضرت عبدالعظیم علیه السّلام چهار واسطه بیشتر تا امام معصوم ندارد، ولی کسی او را به عنوان امام زده نمی شناسد!

و سوم، حاج محسن عراقی، با این که وی از فقهای بزرگ بود و از نظر علمی در حدّی بود که در جلسه ای در نجف که آقای ضیا عراقی هم حضور داشته، یک نیم روز با آخوند خراسانی در رابطه با جواز اجتماع امر و نهی بحث می کردند و هیچ یک قدرت مُجاب کردن دیگری را نداشتند؛ ولی چون ثروتمند بود، ثروت، فقاهتش را شهید کرد. مردم او را به عنوان یک ثروتمند می شناسند و نه یک عالم و فقیه! » ایشان در ادامه افزودند: «شأن نزول این ماجرا، قسمت اخیر آن است».

[۲۸] .رجال النجاشی : ج۲ ص۶۶ ش ۶۵۱

[۲۹] رجال النجاشی : ج۲ص۶۷ش۶۵۱

[۳۰] الفهرست : ص۱۹۳ش۵۴۸

[۳۱] .شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ۲۱ (رساله «رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام صاحب بن عبّاد)

[۳۲] ثواب الاعمال : ص ۱۲۴ح ۱.

[۳۳] . برای آشنایی با متن احادیثی که بدانها اشاره شد، ر. ک : دانش نامه امام حسین علیه السّلام : ج۱۱ (فصل سوم و چهارم از بخش سیزدهم) و برای توضیحات لازم، ر. ک : همان : ج ۱۱ص۱۰۱-۱۱۱ (پژوهش در باره ارزش زیارت امام حسین علیه السّلام)

[۳۴] حاشیة الشهید الثانی علی خلاصة الأقوال :ص ۱۹۱ ح ۲۸۹، مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام : ج ۳ ص ۴۲ (مقاله «زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام»، رضا استادی)

[۳۵] مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام : ج ۳ ص ۴۳ (مقاله «زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام، رضا استادی)

[۳۶] نگارش ملّا اسماعیل فدایی کزاری (م ۱۲۶۳ ق)

[۳۷] نگارش ملّا محمّد باقر کجوری (م ۱۳۱۳ ق)

[۳۸] نگارش محمّد ابراهیم کلباسی (م ۱۳۶۲ )

[۳۹] نگارش عزیزالله عطاردی (معاصر)

[۴۰] ر. ک : مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ص ۱۹

[۴۱] شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ۲۱ (رساله «رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام»، صاحب بن عبّاد).

[۴۲] گزارش شده که سربان در آن تاریخ، یکی از زیباترین مناطق تفریحی جهان و شاه راهی بوده که شهرری را به دو قسمت تقسیم می کرده و در وسط آن، نهری جاری بوده است. در کنار آن نهر، درختان سرسبز در هم پیچیده و در میان درختان، بازارهایی وجود داشته که اطراف آن را درختان فراگرفته بود (ر. ک : معجم البلدان : ج ۳ ص ۲۰۵ ).

[۴۳] این مطلب در گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد آمده است.

[۴۴] رجال النجاشی : ج۲ ص۶۷ ش۶۵۱، شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص۲۲(رسالة «رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام»، صاحب بن عبّاد).

[۴۵] ر. ک : ص ۱۱

[۴۶] الشجرة المبارکة، فخر رازی (م ۶۰۶ ق) : ص۶۴ (از منشورات کتاب خانه آیة الله مرعشی) . گفتنی است که هر چند برخی به استناد یاد نکردن فخر رازی از این کتاب در سیاهه آثارش، در انتساب این کتاب به وی تردید کرده اند، لیکن نسخه های خطّی کتاب، در انتساب آن به فخر رازی، صراحت دارند و متن آن نیز نشان می دهد که مؤلّف، دانشمندی کاملاً آگاه به انساب خاندان رسالت بوده است و به همین دلیل، نسب شناسان، آن را در شمار منابع معتبر علم انساب یاد می کنند.

[۴۷] المنتخب، طریحی : ص ۷ . گفتنی است که بسیاری از گزارش های این کتاب، ضعیف و نادرست اند و لذا منفردات آن، قابل اعتماد نیستند.

[۴۸] شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه کتاب ها و رساله ها : ص۱۴۱(«زندگانی حضرت عبدالعظیم و امام زادگان مجاور»، محمد رازی شریف).

[۴۹] گفتنی است که این گزارش، با اندکی تفاوت در رجال النجاشی (۳۷۲-۴۵۰ق) نیز آمده، و متن حاضر، برگرفته از هر دو منبع است.

[۵۰] رجال النجاشی : ج۲ ص۶۶-۶۷ش ۶۵۱؛ شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص۲۲ (رساله «رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام»، صاحب بن عبّاد).

دیگر خبرها

  • جامعة المصطفی، مولود مبارک انقلاب اسلامی است
  • هر مدرسه علمیه، اردوگاه امام زمان(عج) است/ جامعة المصطفی، مولود مبارک انقلاب اسلامی
  • جامعة المصطفی مولود مبارک انقلاب اسلامی است
  • حضرت عبدالعظیم (ع) پرچمدار جهاد تبیین بود
  • علل انتخاب حضرت عبد العظیم حسنی (ع) برای وکالت در ری
  • امامزاده‌ای که زیارتش مانند زیارت سیدالشهدا (ع) است
  • جشن‌های دهه کرامت از ۲۰ اردیبهشت آغاز می‌شود
  • جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!
  • ببینید | سبب غائب شدن امام زمان(عج) کیست؟
  • دهه کرامت، فرصت مناسبی برای نمایش الگوی شادی حلال